English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7388 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
coriolis effect U اثرنیروی حاصله از چرخش زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
emblements U منافع حاصله از زمین
profits a prendre U درCL عامل در حق علف چر وسایر منافع حاصله از زمین هم ذیحق میشود
cheated U تکمیل چرخش روی زمین بجای هوا
cheats U تکمیل چرخش روی زمین بجای هوا
cheat U تکمیل چرخش روی زمین بجای هوا
rotation coefficients U ضرایب مربوط به چرخش زمین که روی گلوله اثر دارد
photoemission U خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
waltz three U سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
apparent wander U انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
advantages accruning from U مزایای حاصله
feed back U بکارگیری اطلاعات حاصله
assessments U تعیین نتایج حاصله
elbow grease U نیروی حاصله از کاردستی
ration strenght U انرژی حاصله از جیره
assessment U تعیین نتایج حاصله
single action U یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
end product U قطعات حاصله دستگاه نهایی
bombing errors U اشتباهات حاصله از پرتاب بمب
fleshment U خوشحالی حاصله از نخستین موفقیت
gulp U صدای حاصله از عمل بلع
gulping U صدای حاصله از عمل بلع
gulps U صدای حاصله از عمل بلع
ergotism U مسمومیت حاصله از خوردن سگاله
emblements U منافع حاصله اززمین مزروعی
gas form natrural gas U بنزین حاصله از گاز طبیعی
gulped U صدای حاصله از عمل بلع
scumble U نرمی حاصله در اثر سایس یامالش
spirochetosis U ابتلا به بیماری حاصله از میکروب اسپیروکت
capitalized value U درامد حاصله از سرمایه گذاری در یک سال
click U صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
clicks U صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
flash burn U سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
windchill U سرمای حاصله از وزش باد تبرید
flash burns U سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
platinum black U گرد سیاه پلاتین حاصله از حل املاح ان
thermojet U نیروی جت حاصله از حرارت موتور جت حرارتی
working asset U سرمایه حاصله در اثر کار وفعالیت
solunar U حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
clicked U صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
yaws U بیماری مسری و عفونی حاصله در اثراسپیروکتی بنام
hypervitaminosis U ناراحتیهای حاصله در اثر ازدیاد ویتامین در بدن
stage fright U وحشت حاصله در اثر فهوردر صحنه نمایش
lesion U زیان حاصله در اثر عدم اجرای عقدی
lesions U زیان حاصله در اثر عدم اجرای عقدی
craters U دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
crater U دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
competitive price U قیمت حاصله ازرقابت خریداران وفروشندگان در بازار ازاداقتصادی
flash blindness U کوری حاصله از نگاه کردن به برق ترکش اتمی
sepsis U مسمومیت عفونی حاصله در اثر جذب باکتریهاومواد فاسد بخون
jet propulsion U نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
phenology U مبحث رابطه بین اب وهواوتغییرات حاصله در پدیدههای زیست شناسی
plow back U عایدات حاصله از کسب وکاررا برای سرمایه گذاری مجددکنار گذاردن
apportionment U افراز سرشکن کردن هزینه به چندسال به نسبت منافع حاصله در هر سال
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
solipsism U فرضیهای که معتقد است نفس انسان چیزی جز خودوتغییرات حاصله درنفس خودرا نمیشناسد
shell-shock U اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell shock U اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
exterior angle U زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
electrotherapy U معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
cavitation U بریدگی حاصله ازحرکت پروانه کشتی بریدگی شیار
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
bump U ضربت ضربت حاصله دراثر تکان سخت
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
whirled U چرخش
twirl U چرخش
whirling U چرخش
gyration U چرخش
volte-face U چرخش
whirl U چرخش
volte face U چرخش
twirled U چرخش
gyrations U چرخش
whirls U چرخش
head rolling U سر چرخش
turn U چرخش
twirls U چرخش
turns U چرخش
twirling U چرخش
wheeling U چرخش
swirl U چرخش
levorotation U چرخش به چپ
rotation U چرخش
revolution U چرخش
revolutions U چرخش
swirled U چرخش
wheel U چرخش
spin U چرخش
spins U چرخش
circulation U چرخش
circulations U چرخش
wheels U چرخش
whirlpool U چرخش اب
whirlpools U چرخش اب
trolls U چرخش
swirling U چرخش
swirls U چرخش
wrench U چرخش
rotational U چرخش
wrenched U چرخش
troll U چرخش
wrenches U چرخش
helicopter U چرخش در هوا
pivoting U قابل چرخش
helicopters U چرخش در هوا
gyoradius U شعاع چرخش
spins U چرخش توپ
radius of gyration U شعاع چرخش
spins U چرخش به سرعت
topspin U چرخش توپ
oblique rotation U چرخش مایل
sidespin U چرخش توپ
molecular rotation U چرخش مولکولی
sidespin U چرخش بیک سو
chased U پایه چرخش
chases U پایه چرخش
spin U چرخش توپ
spin U چرخش به سرعت
chase U پایه چرخش
stuffed U چرخش توپ
chasing U پایه چرخش
high spin U چرخش زیاد
orthogonal rotation U چرخش عمودی
revolution U چرخش دوران
specific rotation U چرخش ویژه
quartimax rotation U چرخش کوارتیماکس
wrests U چرخش پیچش
proper rotation U چرخش متعارف
wresting U چرخش پیچش
pivot point U مرکز چرخش
wrested U چرخش پیچش
pivot ship U ناو چرخش
kick turn U نیم چرخش
wrest U چرخش پیچش
tumble U چرخش اشفتگی
revolutions U چرخش دوران
radius of giration U شعاع چرخش
improper rotation U چرخش نامتعارف
turn-offs U محل چرخش
magnetic ritation U چرخش مغناطیسی
pick and roll U ایجاد سد و چرخش
turn-off U محل چرخش
optical rotation U چرخش نوری
tumbles U چرخش اشفتگی
turn off U محل چرخش
rotational speed U سرعت چرخش
rotational post U شغل در چرخش
rotatable U چرخش پذیر
sidespin U چرخش انحرافی
tumbled U چرخش اشفتگی
turnabout U چرخش به یک طرف
turnabouts U چرخش به یک طرف
rotation U مقدار چرخش یک شی
revolutions per minute U چرخش بر دقیقه
upward rotation U چرخش رو به بالا
upright spin U چرخش ایستاده
rotation U چرخش دوران
twisting U چرخش بدن
forward dive U شیرجه رو به اب با چرخش
Recent search history Forum search
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1چندمین
2معنی اسم تیتان چیست؟
1من عاشق تنها فرشته روی زمین شدم
0coopling
0او در حالیکه پا به زمین میکوبید گفت:
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com